توی این روزها
دختر عزیزم توی این روزا که تقریبا از دو هفته پیش کاملا راه رفتن رو یاد گرفتی و خودت به تنهایی راه میری و به جاهای مختلف خونه سر میزنی و همزمان با رویش دندونهای جدید (دندون پنجم و ششم )سرما خوردی و به شدت مریض شدی، دائما تب میکنی و اصلا اشتها نداری،توی این دو روز دوبار دکتر ویزیتت کرده و کلی دارو داده ولی هنوز بهتر نشدی و تبت قطع نمیشه، منم دو روز مرخصی گرفتم تا کنارت باشم امروز که روز سومه، بابا جون مرخصی گرفته تا پیشت بمونه البته مادرجون هم هست ولی ترجیح دادیم یکیمون توی این موقعیت کنارت باشیم.خیلی نگرانتم یکی یه دونه نازنینم...از خدای مهربون میخوام تا هرچه زودتر سلامتیت رو بهت برگردونه تا دوباره با خنده ها و شیطنت های دوست داشتنیت ما رو خوشحال کنی.
"به امید شفای عاجل تمامی بیماران"
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی